نسخه دکتر
بیمار:آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!
دکتر: مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟
بیمار: چرا پیچیدم دور انگشتم ولی اثر نداشت؟
معلم:سعید! دو تا حیوان دوزیست نام ببر.
سعید: قورباغه و برادرش.
*****
معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟
دانش آموز جواب داد:نوشته ام!
معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!
*****
معلم: با علی، محمد، حسین جمله بساز.
رضا: علی با حسین به پارک رفتند.
معلم: پس محمد کجاست؟
رضا: محمد خواب موند، نیومد!
*****
مردی جلوی مردی دیگر می ایستد و می گوید: شما آقا حمید هستید؟
آن مرد می گوید: بله، چه طور مگه؟
می گوید: آخه من شنیدم که شما مردی چهار شانه هستید؛ ولی حالا که شما را دیدم دو شانه بیشتر ندارید!
*****
بنده خدا خسیس قله اورست رو فتح میکنه، ازش میپرسن: انگیزهات چی بود؟ میگه: خدا خفهاش کنه اونی رو که گفت: اون بالا نذری میدن !!
*****
بنده خدا خسیس سوار تاکسی میشه. موقع پیاده شدن راننده بهش میگه: پول خرد ندارم. بنده خدا خسیس میگه: به جاش برام بوق بزن!
*****
یک بنده خدا خسیس میمره رو قبرش مینویسن من مردم ولی مغازه باز است !
*****
خسیس ها رو از چهار تا چیز میشه شناخت:
۱. همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن
2 .هر قلوپ نوشابه که میخورن به شیشه نگاه میکنن ببینن تا کجاش رفته !
3 .جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟
4.بستنی لیوانی که میخورن حتما درش رو میلیسن!!
*****
یه روز یه خسیس خواب می بینه به یه فقیر ۱۰۰۰ تومان پول داده . وقتی از خواب بلند می شه میگه: وای عجب کابوسی بود!
*****
از بچه ی یه خسیس می پرسن : وقتی می روی سر یخچال چی می خوری؟ میگه: کتک!
*****
توی شهر خسیس ها قیمت بلیط اتوبوس از ۲۵ تومان به ۵ تومان می رسه. همه اعتراض می کنند. ازشون می پرسن : چرا اعتراض می کنید ؟ می گن: ما تابه حال وقتی پیاده روی می کردیم ۲۵ تومان به نفع مان می شد ولی حالا فقط ۵ تومان به نفع ما می شه!!
*****
از غضنفر می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرون!
*****
غضنفر زنش رو بدجوری می زده ؛ از پرسیدن : چی کار کرده که می زنیش؟ می گه: اگه می دونستم که می کشتمش!!
*****
غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کرده؛ گردنش قفل می کنه!!
*****
به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ گفت: نه من رو اون ور بود.!!
*****
غضنفر می ره عروسی ؛ تو عروسی برف شادی می زنن ؛ سرما می خوره!!
*****
غضنفر پول می اندازه توی صندوق صدقات بعد سوارش می شه!!
*****
غضنفر دکتر می شه، یه قرص به مریضش می ده می گه : یکی قبل از خواب بخور یکی بعد از خواب!!
*****
به غضنفر می گن: شنیدی آدم شدی؟ می گه: نامردا شایعه کردن!!
*****
به غضنفر می گن: یه میوه ی آبدار و خوش مزه و شیرین نام ببر. می گه: خیار ! می گن: خیار کجاش شیرین و آبداره؟ غضنفر میگه: یه بار که با چایی شرین بخوری نظرت عوض میشه!!
*****
به غضنفر می گن: اگه سردت بشه چه کار می کنی؟ می گه: می رم نزدیک بخاری. میگن: اگه خیلی سردت بشه چی ؟ میگه: به بخاری می چسبم . میگن : اگه خیلی خیلی خیلی سردت بشه چی؟ میگه : حوب معلومه ، بخاری رو روشن می کنم.!!
*****
غضنفر به دوستش می گه: می دونستی آب سه تا جن داره؟ دوستش: نه اسمش چیه؟ غضنفر : یکی اکسی جن و دو تا هیدرو جن.!!
*****
غضنفر از دوستش پرسید: تو کجا بدنیا اومدی؟ میگه: تو بی مارستان. غضنفر می گه: وای ، مگه مریض بودی؟
*****
از غضنفر می پرسن : سخت ترین کار چیه ؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن. می گن: چرا ؟ می گه: چون سوراخ هاش خیلی ریزه!!
*****
پدر : پسرم هروقت من رو اذیت می کنی یکی از موهای سرم سفید می شه. پسر : پس برای همینه که بابا بزرگ تمام موهای سرش سفید شده؟!!
*****
یه نفز سوار اتوبوس می شه، اتوبوس شلوغ بوده ، به نفر جلویی که مرد چاغی هم بوده می گه : آقا اینقدر هُل نده. طرف می گه: هل نمیدم ، رازم نفس می کشم.!!
*****
غضنفر یه تیکه یخ رو گرفته بود دستش و نگاش می کرد، دوستش گفت: چی رو داری نگاه می کنی ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب می چکه ولی نمی دونم کجاش سوراخه!!
*****
غضنفر تلفن همراه می خره ، صفرش رو می بنده!!
*****
یه آدم خسیس جوهر خودکارش تموم می شه ، ترک تحصیل می کنه!!
*****
به یه نفر می گن: پاشو سحره ، میگه: بهش بگو خودم فردا بهش زنگ میزنم.!!
*****
غضنفر برف پاک کن ماشینش رو می زنه، هیپنوتیزم می شه!!
*****
غضنفر دفتر خاطراتش پر می شه ، می ندازتش دور!!
*****
به غضنفر می گن: کامپیوتر بلدی ؟ میگه: تا حدی. میگن: بیا روشنش کن. می گه: دیگه نه تا اون حد.
*****
غضنفر داشته با دوستش احوال پرسی می کرده، میگه : حالا ما تلفن نداریم ، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟!!
*****
غضنفر با کت و شلوار ورزشی تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد. میگن : خوب چرا زیر شلواری پوشیدی ؟ می گه : خوب شاید هم نیاد.
*****
یه نفر می ره عروسی بعد که میاد بیرون می بینه کفشاش نیست ، با خودش می گه : سه تا حالت داره: نیومدم ، اومدم و رفتم ، بدون کفش اومدم ،بعداً می یام!!!!
*****
یه روز سه نفر داشتن به هم دیگه پز می دادن : اولی می گه : پسر من آر دی گرفته . دومی می گه این که چیزی نیست پسر من بی ام وه گرفته. سومی یه کم فکر می کنه و می گه: پسر من اچ آی وی گرفته!!!
*****
یه روز یه هزار پا می ره خواستگاری یه مورچه ، به مورچه می گه : با من ازدواج می کنی ؟ _مورچه می گه: کی حال داره هر شب هزار جفت جوراب بشوره!!!
*****
یه نفر یه رادیو می خره ، روشنش می کنه می بینه خرابه ، بازش می کنه می بینه یه مگس توش مرده ، با خودش می گه ای بابا این که خوانندش مرده!!!!
*****
یه روز دو نفر رو دستگیر می کنن می برن کلانتری ، از اولی می پرسن اسمت چیه ؟ می گه: فری ، می زنه توگوشش و می گه اسمت رو درست بگو ، از دومی می پرسن اسمت چیه ؟ طرف که ترسیده بوده اسمش قلی بوده میگه : قُلِیدون!!!
*****
از یه نفر می پرسن دو دوتا چند تا می شه ؟
می گه : چهار تا. چهار تا گردو بهش جایزه می دن . فرداش می یان می پرسن : دو دوتا چند تا می شه؟ می گه : یک میلیارد!!!!
*****
معلم: بنویس یازده .
دانش آموز بعد از چند لحظه فکر کردن : آقا من عدد یک اولش رو نوشتم ولی نمی دونم یک دومی را سمت چپش بزارم یا راست!!!!
*****
معلم: بگو ببینم ، عدد سی و سه رو چه طوری می نویسند؟
دانش آموز : یک عدد سه می نویسند و بعد یک تشدید روی آن می گذارند.
*****
دو خرس قطبی در کویر راه می رفتند . اولی به دومی می گه: زمستان های این جا باید با برف و یخبندان شدیدی همراه باشه.
دومی می گه: از کجا به این نتیجه رسیدی؟
اولی می گه:مگر نمی بینی از حالا همه جا رو شن پاشیدند!!!!
*****
اولی: تاحالا موز خوردی؟
دومی : همون که هسته اش درازه؟
*****
اولی: به آدمی که نه کمرو باشه نه پر رو چی می گن؟
دومی: می گن نیمرو!!!
*****
یه نفر می ره خواستگاری بهش می گن زن که نداری؟
می گه : به جون دوتا بچه هام زن ندارم.
*****
یه روز آقایی به رستوران می ره:
مهمان دار می پرسه : چی میل دارید؟
مشتری می گه: فعلاً یه نوشابه.
مهمان دار می گه: نوشابه هامون گرم اند.
مشتری می گه: اشکالی نداره می ریزم تو نعلبکی !!!
*****
مردی پیش دکتر رفت و گفت: دکتر به دادم برسید ، از صبح تا حالا نمی تونم کمرم را راست کنم. دکتر باتعجّب به مرد نگاهی کرد و گفت: باید هم نتونی چون دکمه ی پیراهنت رو به شلوارت وصل کردی!!!
*****
یه روز از یه پیر زنه که 99 تا بچه داشته می پرسن: چرا یک بچه ی دیگه نمی یاری که بشه 100 تا؟
می گه: فرزند کمتر ، زندگی بهتر!!!!
*****
اولی : می دونی بزرگ ترین آرزوی جوجه تیغی چیه؟ دومی: نه . اولی: این که یکی بغلش کنه.
*****
یارو تو اتوبان می رفته و با رادیو پیام گوش می داده. رادیو میگه: یه احمق داره تو اتوبان خلاف جهت میره . یارو همین طور که رانندگی می کرده می گه: بابا یکی نیست خِیلیَن!!!!
*****
دکتر برای تست کردن سه تا دیونه یه سیب می زاره روی میز و میگه : هر کس اسم این میوه رو درست بگه آزادش می کنم. اولی میگه: انگور. دومی می گه:چغندر. سومی می گه: سیب . سومی رو آزادش می کنن . وقتی به محوطه ی تیمارستان می رسه میگه : سرتون کلاه گذاشتم اون خیار بود!!!
*****
غضنفر بعد از دوسال چیدن یک پازل رو تموم می کنه بهش می گن: فکر نمی کنی خیلی طول کشید ؟ میگه: نه تازه رو پازل نوشته بود برای 3 تا 5 سال!!!
*****
به غضنفر می گن چند تا حیوان نام ببر که پرواز کنه. میگه : کبوتر ، کلاغ ، خر. می گن خر که پرواز نمی کنه. می گه : خره دیگه یه دفعه دیدی پرواز کرد!!!
*****
میخ میره عروسی انقدر غر میده تا پیچ می شه!!
*****
یه روز یه گنجشک با یه موتوری تصادف می کنه بی هوش می شه ، وقتی به هوش می یاد می بینه تو قفسه ، می زنه تو سرش و می گه: بیچاره شدم موتوریه مُرد!!
*****
یه روز یه سیر با یه پیاز دعواش می شه سیر میگه: حیف کهع سیرم وگرنه می خوردمت!!
*****
به غضنفر می گن : می زاری بچه ات بره دانشگاه؟ می گه : اگه به درسش لطمه نزنه بله!!
*****
غضنفر می ره جلو آینه و چشم هاشو می بنده ، بهش می گن چرا این کار رو می کنی می گه: می خوام ببینم وقتی می خوابم چه شکلی می شم؟!!!
*****
به غضنفر می گن نظرت راجع به ساندویچ چیه ؟ می گه: همون که آخرش مزه ی کاغذ می ده؟!!
*****
غضنفر خودش رو می زنه به کوچه علی چپ ، گم می شه!!
*****
شبی ملانصردین خواب دید که دارن به او 100 دینار می دهند ولی او اسرار کرد که 200 دینار بدهید در همین حال از خواب پرید و چیزی در دستش ندید، چشمانش را بست و گفت: باشد همان 100 دینار قبول است.!!
*****
غضنفر شیلنگ رو بر می داره و تلویزیون رو آب پاشی می کنه و بعد می گه : مگه نگفتم اینجا فوتبال بازی نکنید؟!!!
*****
یه پرگار قرص اکس می خوره ، مربع می کشه!!
*****
غضنفر می خوره زمین..... هوا می ره نمیدونی تا کجا می ره!!!
*****
غضنفر از خواب می پره پاش می شکنه!!!
*****
به غضنفر می گن بچه ات رو بیشتر دوست داری یا بربری رو ، می گه من رو سر دو راهی قرار ندهید!!!
*****
غضنفر می ره هیئت راش نمی دن ، سال دیگه هیئت می زنه هیچ کس رو راه نمی ده!!!
*****
به غضنفر می گن با ریلکس جمله بساز؛ میگه: رفتم باغ وحش با گوریل عکس گرفتم!!
*****
موشه می خواسته خودکشی کنه وارد داروخانه می شه و می گه: مرگ من دارید؟!!!
*****
یه روز یه جوجه با باباش دعواش می شه می ره بیرون می گه پیشی بیا من رو بخور!!!
*****
به یه نفر می گن: به نظر شما هویج باعث تقویت قوه ی بینایی می شه؟ می گه: بله آخه تا به حال خرگوشی ندیده ام که عینک بزند، تازه باعث تقویت قوه ی شنوایی هم می شود ، خرگوش ها رو دیدی گوش هاشون چه قدر دراز است؟!!
*****
یه روز یه نفر داشته رادیو گوش می داده، رادیو میگه: راه بهارستان به امام حسین (ع) بسته است، راه خیابان .... به اما حسین بسته است... . طرف می گه: بابا بسته است که بسته است حالا چرا انقدر قسم می خوری؟!!!
*****
غضنفر سوار آسانسور می شه می بینه نوشته ظرفیت 12 نفر . با خودش می گه : عجب بدبختی ، حالا 11 نفر دیگه از کجا پیدا کنم بیارم؟!!
*****
به غضنفر می گن: جسم شفاف چیه؟ می گه: جسمی که بشه از این طرف اون طرفش رو ببینی. می گن : آفرین ؛ یه مثال بزن. میگه: نردبان.!!!
*****
به غضنفر می گن : چرا مشکی پوشیدی ؟ می گه : بابام مرده. میگن: چرا اینقدر پاره پورست؟ میگه: خدابیامرز نمی زاشت خاکش کنم که.!!
*****
یارو ماشینش تو برف گیر میکنه، زنجیر نداشته سینه می زنه!!!
*****
غضنفر یه چراغ جادو پیدا می کنه ، دست میکشه ، غوله میاد میگه: سه تا آرزو کن. می گه: اول : یک ماکسیما می خوام . دوم: یه ماکسیما می خوام . سوم : یه ماکسیما می خوام. غوله می گه: چرا ستا ماکسیما با هم؟ می گه: می خوام بفروشم و یه الگانس بخرم.!!!
*****
غضنفر کلیدش رو تو ماشین جا میزاره تا بره کلید ساز بیاره ، زن و بچه اش سه ساعت تو ماشین گیر می کنند.!!
*****
گوسفنده قرص اکس می خوره می ره لب جاده و می گه: کشتارگاه!!!